بازیچه تقدیر

ساخت وبلاگ

گاهی چنان دلت ازیک حرف میشکند که انگاردلت باشیشه خورده های کنارخیابان فرقی نمیکندولی بهتراست این جوروقت هافقط نگاه کنی چون سرنوشت حرفایی رابه انسان ها میفهماندکه هیچ کس نمیتواندبه خوبی اوبفهماند....پس ساکت باش

بازیچه تقدیر...
ما را در سایت بازیچه تقدیر دنبال می کنید

برچسب : سکوت"خاموش بودن, نویسنده : nasim eshgh-mani بازدید : 461 تاريخ : 30 / 10 ساعت: 10:03 PM

راستش تازگیاخیلیاازم این سوالومیپرسن تاحالاعاشق شدی؟عاشق کی؟خب منم میگم نه یعنی اگرم شدم تووبلاگم هست.اتفاقااسمش هست تووبم توپستeshgh man میتونین ببینینش.ولی همه ی عاشقارودرک میکنم بوس بوس

بازیچه تقدیر...
ما را در سایت بازیچه تقدیر دنبال می کنید

برچسب : عشق"دوست داشتن", نویسنده : nasim eshgh-mani بازدید : 458 تاريخ : 30 / 10 ساعت: 6:33 PM

my dear babak jahanbakhsh

بازیچه تقدیر...
ما را در سایت بازیچه تقدیر دنبال می کنید

برچسب : babak"jahanbakhsh"eshgh"man, نویسنده : nasim eshgh-mani بازدید : 467 تاريخ : 29 / 10 ساعت: 8:31 PM

سیاه سیاهم
با زرد هماهنگم کن استاد!
گاه حجم یک کلاغ
کنتراست یک تابلو را حفظ میکند
 
 
 
چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان
نه به دستی ظرفی را چرک میکنند
نه به حرفی دلی را آلوده
تنها به شمعی قانعند
واندکی سکوت......
 
 
ما چيستيم ؟!
جز ملکلولهاي فعال ذهن زمين ،
که خاطرات کهکشان هارا
مغشوش ميکند !
 
 
گز میکند خیابانهای چشم بسته از بر را
میان مردمی که حدودا میخرند و
حدودا میفروشند
در بازار بورس چشمها و پیشانی ها
و بخار پیشانیم حیرت هیچ کس را بر نمی انگیزد...

 

بازیچه تقدیر...
ما را در سایت بازیچه تقدیر دنبال می کنید

برچسب : دل نوشته حسین پناهی"حسین پناهی"جملات زیباحسین پناهی, نویسنده : nasim eshgh-mani بازدید : 463 تاريخ : 29 / 10 ساعت: 3:27 PM

بازیچه تقدیر...
ما را در سایت بازیچه تقدیر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasim eshgh-mani بازدید : 403 تاريخ : 28 / 10 ساعت: 7:00 PM

اين جسد يک پسر عاشق است كه در كنار قبر دوست دخترش خود كشى كرد

 

اين پسر كه عاشق دختر ميشه که خانواده دختر ان را براش نميدهند


 و ميگن دخترما حالا سنش كم است. بگذار


يك دو سال بگذره. پسر ميره انگليس هر روز با موبايل و اينترنيت با دختر در ارتباط بود.


براش ميگه هر چه زودتر برميگردم دوباره ميایم خواستگاريت


ولى خانواده دختر فيسبوك و موبايل را از دختر


ميگيرن تا ازهم خبری نداشته باشن. دختر را میدهند به يكى ديگه.


روزى دختر از يک رفيقش موبايل را ميگيره با


پسر تماس ميگيره ميگه من را به اجبار دادن به يک پسر ديگه


قرار است 2 روزه ديگه عروسى بكنيم . پسر ميگه


 نميگذارم ، تو از من هستی . دختر ميگه بدنم يا مال تو است يا مال خاك.


شب عروسى دختر وقتى ميرن در اتاق، ميره تشناب و انجا شاهرگ خودش را ميزنه و ميميره


پسر برميگرده ميبينه عشقش بخاطر ان خودش را كشته، ميره سر قبر دختر ان هم خودش را ميكشه
 

بازیچه تقدیر...
ما را در سایت بازیچه تقدیر دنبال می کنید

برچسب : داستان"غم"چرا", نویسنده : nasim eshgh-mani بازدید : 431 تاريخ : 26 / 10 ساعت: 7:23 PM

بازیچه تقدیر...
ما را در سایت بازیچه تقدیر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasim eshgh-mani بازدید : 431 تاريخ : 26 / 10 ساعت: 3:33 PM

دلم برای خودم که نه برای قلبم شکسته،زخم برداشته!چراهردوست ونزدیکانی تابه من میرسندقلبم رامیشکنند؟خدایاخسته شدم ازدست این انسان های به اصطلاح رفیق.....اهای توکه فکرمیکنی من ضعیفم که گریه میکنم،تنهاهستم،وکمترازقبل حرف میزنم فکرنکن که من احمقم نه بلکه مثل اطرافیلنت نمیتوانم دوستی رابه زبان بیاورم.اگه باهتون بدحرف زدم یا....نمیخواستم ناراحت شین بلکه میخواستم به اصل زندگی پی ببرید.حالااگه تنهام گذاشتیت اشکالی ندارد!ولی بدانیدقلبم به تیغ شماهاکه ادعای دوستی داشتیدزخم برداشت.

بازیچه تقدیر...
ما را در سایت بازیچه تقدیر دنبال می کنید

برچسب : دوست"رفیق"تنهایی, نویسنده : nasim eshgh-mani بازدید : 436 تاريخ : 26 / 10 ساعت: 3:25 PM

وقتی همه میگن دوست دارن ولی توچشمای همشون بجای عشق ومحبت نفرت میبینی یعنی هیچ کس نیست.

وقتی کسی نیست که باهش دردل کنی بااینکه دورت شلوغه یعنی هیچ کس نیست.

وقتی هیچکس هیچکس نباشدیعنی توشدیداتنهایی.....اشکال نداره تحمل کن بزرگترین انتقام براش اینکه وقتی که برمیگرده میبینه دیگه تونیستی

بازیچه تقدیر...
ما را در سایت بازیچه تقدیر دنبال می کنید

برچسب : تنهایی"بی کسی", نویسنده : nasim eshgh-mani بازدید : 440 تاريخ : 26 / 10 ساعت: 1:34 PM

 

بازیچه تقدیر...
ما را در سایت بازیچه تقدیر دنبال می کنید

برچسب : باختن,تو, نویسنده : nasim eshgh-mani بازدید : 405 تاريخ : 25 / 10 ساعت: 9:34 PM

                آن چنان محودوچشمان خمارم که توگویی

                       به جهان جزنگه عاشق توندیدم

      انچنان مست نوای صدایت که توگویی

                       به چزان نغمه ی زیبانشنیدم

              نه ندیدم نشنیدم به جزان مست نوایت

                 که ندیدم به جهان هیچ نگاهی

                      به جزان نرم نوایت

                  نشنیدم به دلم هیچ صدایی

           ننشستم مگرازروی خماری به کنارت

         که به کامم نبودجزلب زیبای توکامی

        نچشیدم به جهان هیچ خماری نه شرابی

            

 

بازیچه تقدیر...
ما را در سایت بازیچه تقدیر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasim eshgh-mani بازدید : 484 تاريخ : 25 / 10 ساعت: 4:40 PM

 

بازیچه تقدیر...
ما را در سایت بازیچه تقدیر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasim eshgh-mani بازدید : 443 تاريخ : 2 / 10 ساعت: 3:18 PM

 معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا ...
دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:
چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ هـــا؟! فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت کنم!
دخترک چونه ی لرزونش رو جمع کرد... بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:

خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دن...
اونوقت می شه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت می شه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه... اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم... اونوقت قول می دم مشقامو ...

معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشین سارا ...
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد . . .

بازیچه تقدیر...
ما را در سایت بازیچه تقدیر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasim eshgh-mani بازدید : 600 تاريخ : 2 / 10 ساعت: 3:13 PM